بازار آشفته ایست بازار خودروی ایران.
مردم بنا به نیاز خود و کافی نبودن وسایل حمل و نقیل عمومی مجبورند که برای رسیدن به مقصد خود و انجام کارها، خودروی شخصی داشته باشند و به علت گرانی وسیله نقلیه به ناچار به سمت شرکت های لیزینگی روی می آورند و این آغاز ماجرای دوندگی عده ای ساده دل (نه ساده لوح) می باشد.
روزنامه ها و اپ های موبایلی پُرند از آگهی هایی که وعده صاحب خودرو شدن در اقساط پنج ساله و البته با سود کم می دهند. اما متقاضیان بیچاره خبر ندارند که این روشی برای فریب کاملا قانونی!! و سرکیسه کردن شماست. اخیرا یکی از دوستان که آشنایی کمی با مسایل حقوقی داشت یک آگهی برای فروش خودرو پژو 206 در روزنامه دیده بود و با صحبت با منشی ها قرار شد که برای ثبت نام و عقد قرارداد به دفتر مراجعه کنند.
بقیه از زبان خودش:
اول مختصری در مورد فروش خودرو گفتند. از این قبیل که شما مبلغی حدود 600 هزار تومان باید بابت هزینه ثبت نام پرداخت کنید و بعد از حدود ده روز کاری با شما بابت تحویل خودرو تماس گرفته می شود. تا اینجای کار مشکلی نیست ولی فریب درست بعد از تماس از کارگزاری کزایی صورت می گیرد. کارگزار اعلام می کند که شما باید برای تحویل خودروی خود ابتدا پیش پرداخت را واریز کنید. جالب اینجاست من با علم به این که این قرارداد و شرایط کاملا مشکوک و بودار است تن به این کار دادم. چک رمزداری را به شرکت دادم و منتظر تماس از سوی کارگزاری برای تحویل 206 ماندم. وعده ده روزه به چهار ماه کشید اما باز هم خبری نشد و منی که از شدت عصبانیت خونم به جوش آمده بود به دفتر شرکت رفتم.
بعد از کلی جر و بحث به این نتیجه رسیدیم که طبق توافقی که کاملا یک طرفه منعقد شده و من هم از سر ناچاری آن را امضا کرده ام باید 20 درصد از مبلغ واریزی را بگزارم و باقی پول را بعد از یک ماه آن هم با درگیری پس بگیرم. دقت کنید که هزینه ثبت نام هم پررررررر!!!!!
روش جالبی است و واقعا درخور تحسین . چون ایران به سمتی حرکت می کند که مثل فیلمهای هالیوودی دزدی های سازمان یافته و خیلی شیکی در آن اتفاق می افتد. نمونه اش همین چند خط بالا.
باید دقت کرد و البته قبل از آن کمی تحقیق. به عنوان مثال من با کمی جستجو متوجه شدم که شرکت بزرگی مثل عظیم خودرو و ... ، مشتریان ناراضی دارند از دفاتر این شکلی چه انتظاری دارید؟!
باز هم تاکید میکنم باید دقت کرد. این دوست من با شرکتی به نام آرکا فاتح کهن واقع در آیت الله کاشانی شهر تهران -اگر اشتباه نکنم- قرار داد بسته بود. میگفت که شرکتی با آن حجم تبلیغات در روزنامه همشهری در محیط خود کمترین اثری از تابلوی اطلاع رسانی نداشت. جز یک کلمه با ماژیک به اندازه یک بند انگشت:) که جلوی در وردوی نوشته شده بود: آرکا=>
من شخصا وقتی به دو تا از شرکتهای شبه لیزینگ مراجعه کردم. نکته ای توجهم را به خود جلب کرد و آن میز و مسئول انصراف بود. برایم سوال پیش آمد که با شرایط به این خوبی چرا باید فرد متقاضی از خرید این خودروی تقریبا مفت! انصراف دهد ولی وقتی کامنتها و خاطرات افراد مالباخته را خواندم متوجه شدم که کسب درآمد این شرکتها از همین میز است.
حال سوال اینجاست که با وجود این شیادی آشکار کسی از مسئولین قضایی سراغ آنها نمیرود؟ جواب این است که چون اینها به روشی کاملا قانونی جلو میروند و با همین قانون الکن سر شما را کلاه می گزارند.
در پایان توصیه میکنم که اگر قرار است شکایتی داشته باشید این کار را تکی انجام ندهید و به طریقی تعدادتان را بالا ببرید و بعد اقدام کنید.
----------------------------------------
خوشبختانه امروز مطلع شدم که پیگیری های ما جواب داد و با اتحادی که کاربران و خوانندگاه به خرج دادند کارکنان این شرکت حقه باز دستگیر شدند.
این تصاویر گویای این قضیه است.
